احترام

أکثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِی الْجَنَّةَ تَقْوَی اللهِ وَحُسْنُ الْخُلقِ.
بیشترین چیزی که امّت من به واسطه آن وارد بهشت میشوند
تقوای الهی و خوشاخلاقی است.
The things through which my ’Ummah can enjoy Heaven most of all are piety and good temper.
Les choses à travers lequel mon «Oumma peut entrer dans le paradis sont surtout la piété et la bonne humeur.
کافی، ج 2، ص100
مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ وَالمَسكَنُ الواسِعُ وَالمَركَبُ البَهىُّ وَالوَلَدُ الصّالِحُ؛
از خوشبختى مرد مسلمان، داشتن همسرى شايسته، خانه اى بزرگ، وسيله اى راحت براى سوارى و فرزندى خوب است.
Bonheur de l'homme musulman, une femme digne, une grande maison, avec une conduite confortable et bon fils.
Happiness Muslim man, a woman worthy, a big house, with a comfortable ride and good son.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج73، ص155
إذا مٰاتَ الإنسٰانُ إنقَطَعَ عَمَلُهُ إلاّ مِن ثَلاٰثٍ: بِصَدَقَةٍ جٰارِیَةٍ أو عِلمٍ یُنتَفَعُ بِهِ أو وَلَدٍ صٰالِحٍ یَدعوُ لَهُ
با مرگ انسان عملش قطع میشود، مگر در سه چیز:
صدقۀ ماندگار،
دانشی که مردم از آن بهرهمند شوند،
و فرزند شایستهای که برایش دعا کند.
When a person dies his deeds are finished save in three ones:
a permanent charity,
a knowledge from that people benefit,
and a pious child who prays for him
میزان الحکمة، ح 14287
مَن تَعَلَّمَ فی شَبابِهِ کانَ بِمَنْزِلَةِ الوَشْمِ فی الحَجَرِ، وَمَن تَعَلَّمَ وَهُوَ کبَیرٌ کانَ بِمَنْزِلَةِ الکِتابِ عَلَی وَجْهِ الماءِ.
آنکه در جوانی بیاموزد، آموختهاش مانند نقش بر سنگ است و آنکه در بزرگسالی بیاموزد، مانند نوشتن روی آب باشد.
Who learns in his adolescence, his learning likes a stone graving and who learns in his oldness, his learning likes writing on the surface of water.
Qui apprend dans son adolescence, son apprentissage est comme une gravure sur la pierre et qui apprend dans sa vieillesse, son apprentissage est comme écrire sur la surface de l'eau.
النوادر راوندی، ص132، ح169
«یا أَباذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمساً قَبلَ خَمسٍ: شَبابَکَ قَبلَ هَرَمِکَ، وَصِحَّتَکَ قَبلَ سُقمِکَ، وَغِناکَ قَبلَ فَقرِکَ، وَفَراغَکَ قَبلَ شُغلِکَ، وَحَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ»
«ای ابوذر! پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمار:
جوانی را پیش از پیری،
سلامتی را پیش از بیماری،
ثروت را پیش از نیازمندی ،
فراغت را پیش از اشتغال
و زندگی را پیش از مرگ »
O 'Abādhar! Make the most of five things before five things:
youth before oldness,
health before illness,
wealth before neediness,
leisure before occupation,
and life before death
O 'Abādhar! Profitez de cinq choses avant cinq choses:
jeunes avant vieillesse,
santé avant la maladie,
la richesse avant de l'indigence,
loisirs avant l'occupation,
(وسائل الشیعه، ج1، ص114، ح285)
Qui respecte les personnes âgées de ma communauté, il me respecte.
مَن دَفَعَ غَضَبَهُ دَفَعَ اللّهُ عَنهُ عَذابَهُ وَ مَن حَفِظَ لِسانَهُ سَتَرَ اللّهُ عَورَتَهُ؛
هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دارد، خداوند عيبش را بپوشاند.
حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها حدیث ثقلین را چنین روایت می کند:
«قالتْ سَمِعْتُ أبِى صلى الله عليه و آله فى مَرَضِهِ الّذِى قُبِضَ فيهِ يَقولُ و قَدِ امْتَلَأتِ الْحُجْرَةُ مِنْ أصْحَابِهِ: أيّهَا النّاسُ! يُوشِكُ أنْ اقبَضَ قَبضاً سَرِيعاً وَ قَدْ قَدّمتُ إلَيْكُمُ الْقَولَ مَعذِرَةً إلَيكُمْ، ألَا إنّى مُخَلّفٌ فِيكُمْ كتابَ رَبّى عَزّ و جَلّ و عترَتِى أهلَ بَيتِى! ثُمّ أخَذَ بِيَدِ على فَقَالَ: هذا عَلِىّ مَعَ الْقُرْآنِ و القُرآنُ مَعَ عَلِىّ لَا يَفتَرِقانِ حَتّى يَرِدا عَلَىّ الحَوْضَ فَأسْئَلُكُمْ مَا تَخْلُفُونّى فِيهِمَا: شنیدم از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) در مرض موت در حجره مباركه خود در وقتى كه مملو از جمعيت بود، فرمود: اى مردم نزديك است مرا به زودى و به سرعت قبض كنند و براى رفع عذر شما نزد خدا من گفتارم را براى شما تقديم مىكنم: آگاه باشيد كه من در ميان شما دو جانشين از خود می گذارم، كتاب پروردگارم و عترتم كه اهل بيت منند و سپس دست على را گرفت و بلند كرد و گفت: اين على با قرآن است و قرآن با على است و اين دو تا از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. پس بپرسم از شما درباره آنچه که بعد از من با آن دو کردید!»
The Messenger of Alláh - may Alláh bestow peace and benedictions upon him and his Progeny - said: "Verily, I am leaving behind two precious things (thaqalayn) among you: the Book of God and my kindred (`itrah), my household (Ahl alBayt), for indeed, the two will never separate until they come back to me by the Pond (of alKawtharon the Judgement's Day)."
اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَبْعَدِكُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَلْفاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذى ءُ، اَلْبَخِيلُ، اَلْمُخْتَالُ، اَلْحَقودُ، اَلْحَسُودُ، اَلْقاسِى الْقَلْبِ، اَلْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجى، غَيْرُ المَاْمونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقى؛
آيا شما را از كم شباهت ترينتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخيل، متكبر، كينه توز، حسود، سنگدل، كسى كه هيچ اميدى به خيرش و امانى از شرش نيست.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 291
آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى اش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 240 و 241
اَنـَا اَديبُ اللّه وَ عَلىٌّ اَديبى، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ ليُفْسِدُ العَمَلَ كَما يُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛
من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نيكى كردن فرمان داد و از بخل و سختگيرى بازَم داشت. در نزد خداوند عزّوجلّ چيزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نيست. بد اخلاقى، عمل را ضايع مى كند، آن سان كه سركه عسل را.
مكارم الاخلاق، ص17
إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُها صَلاهٌ وَ لا صَدَقَهٌ، قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یُکَفِّرُها قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَهِ
بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمی شوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت.
Certains péchés ne sont pas pardonnés par la prière et la charité ainsi. On a demandé au prophète d'Allah! Alors,comment ils sont pardonné ? Il a dit : essayer de chercher un moyen de subsistance.
امْنُنْ عَلَیْنَا بِالنَّشَاطِ وَ أَعِذْنَا مِنَ الْفَشَلِ وَ الْکَسَلِ وَ الْعَجْزِ وَ الْعِلَلِ وَ الضَّرَرِ وَ الضَّجَرِ وَ الْمَلَلِ
(خدایا) نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی، تنبلی، ناتوانی، بهانه آوری، زیان، دل مردگی و ملال، محفوظمان دار.
Dieu ; favorise-nous la vitalité et l’effort et garde – nous de la paresse , de la lethargie, des excuses,de la perte , du désepoire et de l’ennui
میزان الحکمه، ج11، ص5184
اُدعُوا اللهَ وَ اََنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَةِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد.
Assurez-vous de lire Dieu et il a répondu à vos prières et Sachez que Allah n'accepte pas à la prière de l'insouciance de cœur.
کنز العمال، ج2، ص72
يَومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتي.
روز غديرخم برترين عيد امّت من است.
Le jour de Ghadir est la meilleur fête de ma nation.
امالی(صدوق) ص 125
على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
Ali (As) est le leader des croyants et la richesse est le leader des hypocrites.
امالى(طوسى) ص 355
اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَكَةُ وَ العَفوُ وَ العافيَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّـفَرُ وَ التَّمكينُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى عَلى مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ عليهالسلام وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصياءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَهُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن يَستَجيبَ لى فيهِم وَ هُم اَتباعى وَ مَن تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى؛
آسايش و راحتى، كاميابى و رستگارى و پيروزى، بركت و گذشت و تندرستى و عافيت، بشارت و خرّمى و رضايتمندى، قرب و خويشاوندى، يارى و پيروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر كسى باد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولايت او را بپذيرد، به او اقتدا كند، به برترى او اقرار نمايد، و امامانِ پس از او را به ولايت بپذيرد. بر من است كه آنان را در شفاعتم وارد كنم. بر پروردگار من است كه خواسته مرا درباره آنان اجابت كند. آنان پيروان من هستند و هر كه از من پيروى كند، از من است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27، ص 92
حقُّ عليٍّ على هذهِ الاُمّةِ كحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ.
حقّ على بر اين امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش.
Le droit de Ali à ce peuple est comme le droit du père à son enfant.
امالی(طوسی)ص54
مَهْدىُّ اُمَّتِى الَّذى يَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛
مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد كرد.
كتاب سليم بن قيس هلالی ج 2 ، ص 910 {شبیه این حدیث در بحار الانوار (ط-بیروت)ج27 ،ص119 }
لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ يَومَ القيامَةِ حَتّى يُساَ لَ عَن اَربَعٍ عَن عُمُرِهِ فيما اَفناهُ وَ عَن شَبابِهِ فيما اَبلاهُ وَ عَن مالِهِ مِن اَينَ اَ كتَسَبَهُ وَ فيما اَ نفَقَهُ وَ عَن حُبِّنا اَهلَ البَيتِ ؛
انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى شود:
از عمرش كه چگونه گذرانده است،
از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده،
از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است
و از دوستى ما اهل بيت [پيامبر صلى الله عليه و آله].
امالی(صدوق) ص39 - خصال ج1 ، ص 253، ح 125
اَدِّبوا اَولادَكُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبيِّكُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ ؛
فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد:
عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خواندن.
Éduquez vos enfants avec trois choses :
Amour du Prophète, l'amour de sa famille,
.et la lecture du Coran
قاموس قرآن ، المقدمه ، ص2
الجَلیسُ الصالِحُ خَیرٌ مِن الوَحدَةِ وَ الوَحدَةُ خَیرٌ مِن جَلِیسِ السُّوء؛
همنشین خوب بهتر از تنهایى است و تنهایى بهتر از همنشین بد.
Un bon compagnon est mieux que d'être seul et la solitude est préférable à un mauvais compagnon.
(الامالى طوسى،ص۵۳۶)
لَئِن یَهدِی اللهُ بِکَ رَجُلاً واحِداً خَیرٌ لَکَ مِنَ الدُّنیا وَ ما فِیها؛
اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را هدایت کند برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است.
Si Dieu vous guide par une personne , pour vous, c'est mieux que le monde et tout ce qui est en elle.
الحیاه (ترجمه ی احمد آرام) ، ج1 ، ص692
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... ؛
امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند...
امالى طوسى، ص 647، ح 1340
اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها و َاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ و َصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَ تَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛
صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى كند.
نهج الفصاحه ص549 ، ح 1869
طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ أَلا إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ؛
طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.
(مصباح الشریعه،ص13)
خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ ؛
خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.
(بحارالانوار، ج79، ص170)
خیارکم من تعلم قرآن و عـلمه
بهترین شما کسیست که قرآن را بیاموزد و آموزش دهد.
نهج الفصاحه ص473 ،ح1524 - وسایل الشیعه ج6 ، ص167 ، ح7641
اِنَّ البَيتَ اِذا كَثُرَ فيهِ تِلاوَةُ القُرآنِ كَثُرَ خَيرُهُ وَ اتَّسَعَ اَهلُهُ وَ اَضاءَ لاَهلِ السَّماءِ كَما تُضى ءُ نُجومُ السَّماءِ لاَهلِ الدُّنيا؛
خانه اى كه در آن قرآن فراوان خوانده شود، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانيان بدرخشد چنان كه ستارگان آسمان براى زمينيان مى درخشند.
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص610
نام: محمد، احمد
لقب معروف: رسول الله، خاتم پیامبران
کنیه: ابوالقاسم
پدر و مادر: عبدالله، آمنه
وقت و محل تولد: طلوع فجر روز جمعه 17 ربیع الاول سال 571 میلادی (چهل سال قبل از بعثت) در مکه.
دوران نبوت: 23 سال، از چهل سالگی تا 63 سالگی، 13 سال در مکه، 10سال در مدینه، آغاز آن، 27 ماه رجب
وقت و محل رحلت و مرقد شریف: روز دوشنبه 28 ماه صفر سال 11 هجرت در مدینه در سن 63 سالگی رحلت نمودند، مرقد شریفشان، در مدینه کنار مسجد النبی است.
دوران عمر: سه بخش:1- قبل از نبوت(چهل سال).2- بعد از نبوت در مکه(سیزده سال).3- بعد از هجرت از مکه به مدینه وتشکیل حکومت اسلامی(حدود ده سال)