امام علی علیه السلام:
مَنِ استُهتِرَ بِالأَدَبِ فَقَد زانَ نَفسَهُ .
آن که دل باخته ادب باشد ، جانِ خویش را آراسته مى سازد.
. غرر الحکم: ج ٥ ص ٢٦٤ ح ٨٢٧٨

مَنِ استُهتِرَ بِالأَدَبِ فَقَد زانَ نَفسَهُ .
آن که دل باخته ادب باشد ، جانِ خویش را آراسته مى سازد.
. غرر الحکم: ج ٥ ص ٢٦٤ ح ٨٢٧٨

زیاده روى در سرزنش کردن، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد.

خَیرُ العِلمِ ما أصلَحتَ بِهِ رَشادَکَ، وشَرُّهُ ما أفسَدتَ بِهِ مَعادَکَ.
بهترین دانش آن است که رشد و هدایت خود را با آن سامان دهی
و بدترین دانش آن است که آخرت خویش را با آن تباه گردانی.
The best Knowledge is that by which you perfect your growing and guidance and the worst one is that by which you spoil your Hereafter.
Le meilleure savoir est celui par lequel vous parfaire votre culture et de l'orientation et le pire savoir, c'est que, par cela vous gâchez votre-delà.
غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 352



كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لا يُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَيْرَهُ وَ كانَ اِذا دَخَلَ وَقْتُها كَاَنـَّهُ لا يَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَميما؛
رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، گويى كه هيچ يك از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.
مجموعه ورام، ج 2، ص78
وَ هُوَ خاتَمُ النَّبيّينَ، أَجوَدُ النّاسِ كَفّا و َاَرحَبُ النّاسِ صَدرا و َأَصدَقُ النّاسِ لَهجَةً و َأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً و َأَليَنُهُم عَريكَةً وَ أَكرَمُهُم عِشرَةً مَن رَآهُ بَديهَةً هابَهُ و َمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ يَقولُ ناعِتُهُ: لَم اَرَقَبلَهُ و َلا بَعدَهُ مِثلَهُ؛
او خاتم پيامبران است. بخشنده ترين مردم بود، سعه صدرش از همه بيشتر (پرحوصله ترين مردم) و راستگوترين و پايبندترين آنان به عهد و پيمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر. هر كس بدون سابقه قبلى او را مى ديد، هيبتش او را مى گرفت و هر كس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر كس مى خواست او را وصف كند، مى گفت: نظير او را در گذشته و حال نديده ام.
امام علی (علیه السلام)
العَمَل العَمل، ثُمَّ النَّهایة النَّهایة، والاستِقامة الاستِقامَة، ثُمَّ الصَّبر الصَّبر، والوَرَع، إِنَّ لَکُم نَهایَة فَانتهوا اِلی نَهایَتِکُم
کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان (بهشت) رسانید.
Travaillez et apportez à la fin votre travail et résistez-le et alors soyez patient et pieux ; vous avez sûrement une fin, donc essayez arriver à cette fin(Paradis).
نهجالبلاغه
إذا خِفْتَ صُعوبَةَ أمْرٍ فاصْعُبْ لَهُ يَذِلَّ لكَ ، وخادِعِ الزَّمانَ عَن أحْداثِهِ تَهُنْ علَيكَ .
هرگاه از سختى و دشوارى كارى ترسيدى، در برابر آن سرسختى نشان بده كه رامت مى شود و در برابر حوادث روزگار چاره انديشى كن كه بر تو آسان مى شوند.
si tu as peur d'un travail dur ,résiste ,pour qu'il est dompté et pour l événements de l'époque , trouve une issue qu'ils deviennent faciles pour toi.
يَا كُمَيْلُ، الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ: الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَأَنْتَ تَحْرُسُ المَالَ، وَالْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَالْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى الاْنْفَاقِ، وَصَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ.
اى كميل: دانش بهتر از مال است . زيرا علم ، نگهبان تو است ، ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛ مال با بخشيدن كم مى شود اما علم با بخشش فزونى گيرد
Ô Kumaïl ! Le savoir est plus précieux qui les biens ! le savoir te protège alors que c'est toi qui protège les biens ! Dépensés, l'un sans cesse s'accroît, Tandis que les autres s'épuisent, emportant avec eux ce qu'ils produisent.
يَومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتي.
روز غديرخم برترين عيد امّت من است.
Le jour de Ghadir est la meilleur fête de ma nation.
امالی(صدوق) ص 125
![]()
قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛
به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی.
Levez-vous de votre lieu pour respecter votre père et votre enseignant bien que vous êtes un commandant
غررالحکم،ح2341
![]()
سکوت زیاد شکوه و بزرگی می آورد.
Le silence apporte une grande gloire.
«نهج البلاغه، حكمت 224»
لَيسَ الحَكيمُ مَن لَم يُدارِ مَن لايَجِدُ بُدّا مِن مُداراتِهِ؛
حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
Il n’est pas sage quelqu’un qui ne traite pas avec la prudence avec celui qu’il n’ y a pas d’autre choix pour lui que l’indulgence .
(بحارالأنوار، ج75، ص57)
لاتَصحَب المائِق فَاِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ فِعلَه وَ یَوَدُّ اَن تَکُونَ مِثلَه؛
همنشین بی خرد مباش که او کار (نابخردانه) خود را برای تو آراید و دوست دارد تو را چون خود نماید.
N’accompagne pas une personne sans sagesse parce qu’il orne son fait déraisonnable pour toi et aime que tu deviens comme lui.
(قصارالحکم، 293)
اى مردمى كه به تن ها مجتمعيد و به آراء پراكنده . سخنتان - هنگامى كه لاف دليرى مى زنيد - صخره هاى سخت را نرم مى كند، در حالى كه ، كردارتان دشمنانتان را در شما به طمع مى اندازد...
لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛
اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت.
غررالحكم، ج 5، ص 116، ح
كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إِلاّ وِعاءُ العِلمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ؛
فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگتر مىشود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن بازتر مىگردد.
(نهج البلاغه،ص505)
فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله عليه و آله : طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد أَحكَمَ مَراهِمَهُ و َأَحمى (أمضى) مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إِلَيهِ مِن قُلوبٍ عُمىٍ و َآذانٍ صُمٍّ و َأَلسِنَةٍ بُكمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ و َمَواطِنَ الحَيرَةِ... ؛
در توصيف پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: پزشكى است كه با دانش خود، همواره ميان مردم مى گردند، مرهم هايش را به خوبى فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبان هاى گنگ به كار مى برد. غفلت گاه ها و جايگاه هاى حيرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مى كند.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص156 ، خطبه
و من خطبة له ع
خطبه اى از آن حضرت (ع )
خطبه اى از آن حضرت (ع )