رستگاري

خطبه : 52
و من خطبة له ع وَ قَدْ تَقَدَّم مُخْتارَها بِروایة وَ نَذَكِّرها هاهُنا بِروایة اُخرى لِتَغایر الرَوایتَین :
خطبه اى از آن حضرت (ع ) گزیده اى از این خطبه را پیش از این آوردیم . در اینجا، روایتدیگرى از آن را مى آوریم .زیرا میان دو روایت تفاوتهایى است :
وَ جَزَاكُمُ اَللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي اَلْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ اَلشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ
ترجمه:
نامهاى از آن حضرت ( ع ) پس از فتح بصره به مردم كوفه نوشته است .
خداوند به شما مردم شهر از جانب خاندان پيامبرتان پاداش نيكو دهد ، همان پاداش كه به فرمانبران و سپاسگويان نعمتش مى دهد . شما شنيديد و اطاعت كرديد ، فراخوانده شديد و پاسخ داديد.

لقب «معصومه» را امام رضا(ع) به خواهر خود عطا فرمود:
آن حضرت در روايتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.»
«هركس معصومه را در قم زيارت كند،مانند كسى است كه مرا زيارت كرده است.»
اين لقب، كه از سوى امام معصوم به اين بانوى بزرگوار داده شده، گوياى جايگاه والاى ايشان است.
ناسخ التواريخ، ج ٣، ص ٦٨،
رحلت جانسوز کریمه ی اهلبیت عصمت و طهارت(س) و دخت گرامی حضرت موسی بن جعفر و اخت مکرمه حضرت ثامن الحجج ( ع) را تسلیت عرض می نماییم.
1.حضرت امام حسن عسکری (ع )
2.صورت و سيرت امام حسن عسکری (ع )
3.دوران امامت
4.شهادت امام حسن عسکری (ع )
5.ماجرای جانشين بر حق امام عسکري(ع
)
و من خطبة له ع وَ قَدْ تَقَدَّم مُخْتارَها بِروایة وَ نَذَكِّرها هاهُنا بِروایة اُخرى لِتَغایر الرَوایتَین :
خطبه اى از آن حضرت (ع ) گزیده اى از این خطبه را پیش از این آوردیم . در اینجا، روایت دیگرى از آن را مى آوریم .زیرا میان دو روایت تفاوتهایى است :
سوره الصافات
و بازداشتشان نمایید كه آنها مسؤولند.
4- و از دوستی ما اهلبیت و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم.
(بحار، ج 44، ص 13-12)
Adressée aux habitants de Koufat lors de sa marche de la Médine vers Al Basra.

نامه اى به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره .

و من خطبة له ع لَما غَلَبَ اءَصْحاب مُعاویة اءصحابه ع عَلى شریعة الْفرات بِصَفین وَمَنْعوهم الْماء:
سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه یاران معاویه در صفین بر آب فرات غلبه یافتند و آب رابه روى اصحاب او بستند:
در روز جمعه هيچ عملى برتر از صلوات بر محمد و خاندان او (ع) نيست.
In Friday, there is nothing better than blessing on Muhammad and his progeny (AS).
Le vendredi rien n’est mieux que bénédictions sur Muhammad et sa descendance (AS) .
الخصال ص394
شهادت امام حسن عسگری(ع) را به امام زمان (عج) و همه شیعیان آنحضرت تسلیت عرض می نماییم

اربعین آقا اباعبدالله الحسین(ع)، آقا قمر بنی هاشم و یاران با وفایشان تسلیت باد
سلام برتو ای غریب تر از غریب،
سلام بر مزار بی چراغ و تربت بی زائرت ،
سلام برتو ای بهشت گمشده!
هفتم صفر سالروز شهادت مظلومانه غریب مدینه ، دومین نور ولایت، صاحب کرامت و شفیع قیامت، امام حسن مجتبى علیه السلام ، را بر شیعیان تسلیت عرض می نماییم.
آیا در قرآن نام و یادی از امام حسین(علیه السلام) شده است؟
پاسخ :در بسیاری از كتب تفسیر و حدیث و تاریخ، امام حسین(علیه السلام) از جمله مصادیق بارز آیه تطهیر،[1] مباهله،[2] مودت[3]، اطعام[4]و كلمات[5] و آیات پایانی سوره فجر دانسته شده، و روایات معتبری در این باره نقل كردهاند. درباره آیات پایانی سوره فجر روایاتی نقل شده است كه اثبات كننده این معناست كه این آیات درباره حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) است در تفسیر «البرهان» چنین آمده است:
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «سوره فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید؛ چرا كه این سوره، سوره حسین بن علی است.»پس از این كلام امام صادق و تحریض و تشویق مخاطبین به خواندن سوره فجر در نمازهایشان با این كلام زیبا و دلنشین و همراه با دعای «وارغبوا فیها رحمكم الله»؛ از سرشوق و رغبت به این امر اقدام نمایید. خداوند شما را مورد رحمت و لطف قرار دهد، یكی از اشخاص حاضر در مجلس سؤالی مینماید ـ كه چه بسا سؤال بسیاری از ماها نیز باشد؛ سؤال میكند:

به سپيده دم سوگند، (1)
و به شبهاى دهگانه، (2)
و به زوج و فرد، (3)
و به شب، هنگامى كه (به سوى روشنايى روز) حركت مىكند سوگند (كه پروردگارت در كمين ظالمان است)! (4)
آيا در آنچه گفته شد، سوگند مهمى براى صاحبان خرد نيست؟! (5)
آيا نديدى پروردگارت با قوم «عاد» چه كرد؟! (6)
و با آن شهر «ارم» باعظمت، (7)
همان شهرى كه مانندش در شهرها آفريده نشده بود! (8)
و قوم «ثمود» كه صخرههاى عظيم را از (كنار) دره مىبريدند (و از آن خانه و كاخ مىساختند)! (9)
و فرعونى كه قدرتمند و شكنجهگر بود، (10)
همان اقوامى كه در شهرها طغيان كردند، (11)
و فساد فراوان در آنها به بار آوردند؛ (12)
به همين سبب خداوند تازيانه عذاب را بر آنان فرو ريخت! (13)
به يقين پروردگار تو در كمينگاه (ستمگران) است! (14)
اما انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، اكرام مىكند و نعمت مىبخشد (مغرور مىشود و) مىگويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!» (15)
و اما هنگامى كه براى امتحان، روزيش را بر او تنگ مىگيرد (مايوس مىشود و) مىگويد: سخللّهپروردگارم مرا خوار كرده است!» (16)
چنان نيست كه شما مىپنداريد؛ شما يتيمان را گرامى نمىداريد، (17)
و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمىكنيد، (18)
و ميراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع كرده مىخوريد، (19)
و مال و ثروت را بسيار دوست داريد (و بخاطر آن گناهان زيادى مرتكب مىشويد)! (20)
چنان نيست كه آنها مىپندارند! در آن هنگام كه زمين سخت در هم كوبيده شود، (21)
و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند، (22)
و در آن روز جهنم را حاضر مىكنند؛ (آرى) در آن روز انسان متذكر مىشود؛ اما اين تذكر چه سودى براى او دارد؟! (23)
مىگويد: «اى كاش براى (اين) زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم!» (24)
در آن روز هيچ كس همانند او ( خدا) عذاب نمىكند، (25)
و هيچ كس همچون او كسى را به بند نمىكشد! (26)
تو اى روح آراميافته! (27)
به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، (28)
پس در سلك بندگانم درآى، (29)
و در بهشتم وارد شو! (30)

امام حسين (عليه السلام):
«النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْيَا، والدِّینُ لَعقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ، فَإذا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ.»
«مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقۀ زبانشان است، تا زمانی كه آسایششان برقرار باشد گرد آن میچرخند و آنگاه که با آزمایش غربال شوند، دینداران اندک خواهند بود.»
People are the world's slaves and religion in only on their tongue, if their prosperity is prepared for them, they will gather around the religion, but when their faith are examined, the true believers will be little.
Les gens sont des esclaves du monde et la religion est seulement sur leur langue, si leur prospérité est préparé pour eux, ils se réuniront autour de la religion, mais quand leur foi sont examinés, les vrais croyants seront peu.
بحار الأنوار، ج 44، ص 383
يَا كُمَيْلُ، الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ: الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَأَنْتَ تَحْرُسُ المَالَ، وَالْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَالْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى الاْنْفَاقِ، وَصَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ.
اى كميل: دانش بهتر از مال است . زيرا علم ، نگهبان تو است ، ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛ مال با بخشيدن كم مى شود اما علم با بخشش فزونى گيرد
Ô Kumaïl ! Le savoir est plus précieux qui les biens ! le savoir te protège alors que c'est toi qui protège les biens ! Dépensés, l'un sans cesse s'accroît, Tandis que les autres s'épuisent, emportant avec eux ce qu'ils produisent.
هان مردمان! اين علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشين من در ميان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسير كتاب خدا كه مردمان را به سوي او بخواند و به آن چه موجب خشنودي اوست عمل كند و با دشمنانش ستيز نمايد. او پشتيبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشين رسول الله و فرمانروای ايمانيان و پيشوای هدايتگر از سوی خدا و كسی كه به فرمان خدا با پيمان شكنان، رويگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دين پيكار كند. خداوند فرمايد: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.»پروردگارا! اكنون به فرمان تو چنين مي گويم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتيبانان او را پشتيبانی كن. يارانش را ياری نما. خودداری كنندگان از ياری اش را به خود رها كن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور.
معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بيان ولايتش نازل فرمودي كه: «امروز آيين شما را به كمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دين شما پسنديدم.» «و آن كه به جز اسلام ديني را بجويد، از او پذيرفته نبوده، در جهان ديگر در شمار زيانكاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه مي گيرم كه پيام تو را به مردمان رساندم

جز اين نيست ، كه آغاز پيدايش فتنه ها پيروى از هواهاى نفسانى است و نيز بدعتهايى كه گذاشته مى شود، بدعتهايى بر خلاف كتاب خدا...

سپاس خدايى را كه هر نهانى را مى داند و هر موجودى بر وجود او راه نماينده است و چشم بينا ديدنش نتواند و كسى كه او را نبيند منكر وجودش نشود و كسى كه به وجود او اعتراف كرده به كنه ذات او نرسد...

و من خطبة له ع عِنْدَ الْمَسیر إ لى الشام :
خطبه اى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه عزم سفر شام داشت :
حمد خدا را، هر بار كه شب فرا رسد و سخت تاريك گردد و حمد خدا را، هر بار كه ستاره اى بدرخشد و ناپديد شود و حمد خدايى را كه انعامش پايان نپذيرد و كس سپاس فضل و كرمش نتواند...


و من كلام له ع عِنْدَ عَزمه عَلى الْمَسیر إ لى الْشام :
سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه به قصد شام سفر مى كرد:
بارخدايا، به تو پناه مى برم از سختى سفر و از اندوه بازگشت . و به تو پناه مى برم ، از اينكه به هنگام بازگشت بينم كه به زن و فرزند يا داراييم آسيبى رسيده باشد...


خدا را سپاس ، در حالى كه نه از رحمت او نوميدم ، نه از نعمتش بى بهره ام و نه از آمرزش او ماءيوسم و نه از پرستش او سر بر تافته ام ...
