تمام ناتمام من

                                     وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ

تقدیم با عشق به همه ی کسانی که زندگی را آرام و سالم،زیبا و جذاب،عطرآگین و خوشبو،موفق و سعادتمند می خواهند.

 هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسد

هرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شود

و هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشم

و کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،

پس خودم خون بهای او می شوم(حدیث قدسی)

                                                                      

رستگاري

سخن گرانبها

سوره انشراح

سوره انشراح

آیه 48 سوره انعام

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

و ما پیغمبران را جز برای آنکه مژده دهند و بترسانند نفرستادیم، پس هر کس ایمان آورد و کار شایسته کرد هرگز بر آنان بیمی نیست و ابدا اندوهگین نخواهند بود.

We send the messengers only to give good news and to warn: so those who believe and mend (their lives),- upon them shall be no fear, nor shall they grieve.(Quran,Anaam 48)

هجرت درا خدا و به عشق خدا

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أُوْلَـئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

218 سوره مبارکه بقره

 

كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نموده‏اند، آنها اميد به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. (218)

 

Those who believe, and those who emigrate and strive for the sake of Allah, hope that Allah has mercy on them. Allah is Forgiving, Most Merciful.

 

Ceux qui croient, et ceux qui émigrent et luttent pour l'amour d'Allah, espèrent qu'Allah a pitié d'eux: Allah est Pardonneur et Miséricordieux.

صبر یعنی تلاش،توکل و امید به خدا

چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانید ...

┘◄ قرآن کریم / سوره بقره / آیه 216

وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ

And you may hate something which is good for you and you may love something which is evil to you, and Allah knows and you do not know.

Et vous pouvez haïr quelque chose qui est bon pour vous et vous pouvez aimer quelque chose qui est mauvais pour vous, et Allah sait et vous ne savez pas.

امام علی علیه السلام:

مَنِ استُهتِرَ بِالأَدَبِ فَقَد زانَ نَفسَهُ .

آن که دل باخته ادب باشد ، جانِ خویش را آراسته مى سازد.

. غرر الحکم: ج ٥ ص ٢٦٤ ح ٨٢٧٨

امام على علیه ‌السلام :

اَلاِْفْراطُ فِى الْمَلامَةِ یَشُبُّ نیرانَ اللَّجاجِ؛


زیاده‌ روى در سرزنش کردن، آتش لجاجت را شعله‌ ور مى ‌سازد.

امام حسین علیه السلام فرمودند:

 

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق

 
رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.

 

(بحارالانوار،ج 44،ص383)

ولادت سه عشق، حسین بن علی، عباس بن علی و علی بن حسین بر کل عالم هستی مبارک

میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)

ولادت فخر عالمیان ، سرور کائنات حضرت ختم مرتبت

محمد مطصفی آقا رسول الله

پیامبر مهربانی و امام جعفر صادق (ع) 

بر همه مسلمین جهان و دوستداران حضرتش

فرخنده باد.

 

امام جعفر صادق (ع) :

 

امام جعفر صادق (ع) :

 

امام جعفر صادق (ع) :

امام جعفر صادق (ع) :

الصبر رأس الايمان .

 

صبر سر ايمان است .

 

 

Patience is the head of faith

 

La patience est la tête de la foi

 

اصول كافي ، ج 3 ، ص 140

احترام

گشاده رویی

پاسخ خداوند در برابر حاجات

رضایتمندی و خرسندی

آرام جان

 

نمی ترسم و می ترسم...

مرا از مــرگ باکی نیست از سختیش می ترسم     ز می خـــــــــوردن ندارم ترس از مستیش می ترسم

ندارم بیمی از دشـمن ز دست دوست می نالــم     ندارم شـــــکوه از بیگانــــگان از خـــــویش می ترسم

نمی ترسم من از شــیر و پلنگ و حملـــــه گرگان     از آن گرگی کــــــه می پوشد لباس میش می ترسم

اگر عقــرب زند نیشــم نــــدارم نوشی از دنبـــــال     از آن نوشی کــه باشد در پیش صد نیش می ترسم

مرا با خـــــانقاه و خرقـــــه درویش کــــاری نیست     ولـــی از نـــا مسلمانـــان نــــا درویـــــش می ترسم

ز هــر گندم نمای جـــــو فروشی دارم اندیشــــــه     ز بدخـــــــواهان در ظاهـــــــر ارادت کیش می ترسم

نمی ترسم من از ظلم و ندارم وحشت از ظـــالم     ز آه خــــــــانمان ســــــوز دلی دل ریــــش می ترسم

من ژولیده را کاری بـــه کار خلق عــــــالم نیست     ولیکــــن از زبـــان خــــــویش بیش از پیش می ترسم

ذکر یونسیه

ذکر یونسیه

جهل

دعای افزایش رزق وروزی

 

 

 

 

1-ختم سوره واقعه جهت وسعت رزق :

جهت وسعت رزق ومعيشت از شب شنبه ، هر شب سه بار سوره مباركه واقعه را بخواند وشب جمعه 8مرتبه بخواند واين عمل را پنج هفته بجاي آورد وقبل از هر بار خواندن سوره اين دعا را بخواند:

 

اَللَّهُمَّ ارْزُقنا رِزْقاً حَلاَلاً طَيِّباً مِنْ غَيْرِ كَدٍّ اِسْتَجِب ْ دَعْوَتَنَا مِنْ غَيْرِ رَدٍّ وَ اَعُوذُ مِنَ الْفَضِيحَتِين الفَقرا وَالدِّينِ وَاِدْفَعْ عَنِّي هَذَيْنِ بِحَقِّ الامَامِيْن الحسن وِالحُسَين بِرَحْمَتِكَ ياارحم الراحمين . فرموده اند اين ختم تاثير عجيبي دارد .

 

2-دعای گشایش رزق و روزی:

 

اللهم ارزقنی من فضلک الواسع الطیب رزقا واسعا حلالا طیبا بلاغا لدنیا و الاخره صبا و صباهنیئا مریئامن غیر کد ولا من احد من خلقک الاسعه من فضلک الواسع فانک قلب واسئلوا الله من فضله فمن فصلک اسئل ومن عطیتک اسئل و من یدک الملا اسئل

 

3-دعا به جهت وسعت رزق:

 

جهت تنگي روزي و رفع فقر 40 روز روزي يكمرتبه سوره مباركه مزمل را بخواند.

 

 

4-دعا به جهت افزایش رزق و روزی:

 

براى رفع فقر و جلب وسعت و باز شدن در بهشت هر روز صد مرتبه بگويد:

لا اله الا اللّه الملك الحق المبين .

 

 

5-دعای افزایش رزق وروزی:

جهت جلوگيري از فقر، بخل، مرض و براي غني شدن از نظر مادي در هر روز بين الطلوعين (بعد از طلوع فجر تا قبل از طلوع آفتاب) 10 مرتبه اسم مبارك �يا باسط� خوانده شود.

 

6-برای گشایش روزی صد مرتبه در روز بگوید :

یا وَهّاب

 

7-ختم سوره مباركه طه جهت افزایش رزق :

 

سوره مباركه طه را هر روز بعد از اذان صبح وقبل از طلوع آفتاب بخواند رزق او فراخ شودواز جايي كه گمان نداشته باشد خدا براي او روزي برساند ،واگر در هنگام طلئع آفتاب بخواند روزي تازه به او رسد واگر كسي اين سوره مباركه را بنويسد وهمراه خود داشته باشد در پي پي هر حاجتي برود موفق گردد ، واگر براي اصلاح بين دونفر بخواهد برود قبل از رفتن اين سوره را بخواند .

 

8-دعا جهت توسعه رزق از امام جواد عليه السلام:

جهت وسعت رزق مكرر گفته شود:

يا من يكفى من كل شى ء و لا يكفى منه شىء اكفنى ما اهمنى .

 

 

9-برای گشایش در هر روز 77 مرتبه بگوید :

یا غَفور یا وَدود

 

10-دعايى جهت زياد شدن رزق و اداءدين:

على عليه السلام فرمود: شكايت كردم به پيغمبر از قرض ، پس فرمود: بگو يا على !پس اگر به قدر كوه بزرگى قرض دارباشى خدا ادا مى فرمايد. ان شاء اللّه تعالى .

اللهم اغننى بحلالك عن حرامك و بفضلك عمن سواك .

 

مضرات خواب بین الطلوعین برای روزی و چهره

 

مضرات خواب بین الطلوعین برای روزی و چهره

 

خواب بین الطلوعین را فراموش کنید چرا که نامبارک است. طبق فرمایشات معصومین یکی از عوارض و مضرات خواب بین الطلوعین کاهش رزق و روزی و زشتی چهره است که دلیل آن شرح داده شده است.

 

عوارض و مضرات خواب بین الطلوعین

انسان از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، می خواهد در مورد بسیاری از مطالب پرس وجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد. از جمله مسائلی که فکر انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به �رزق و روزی� انسان و دیگر موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزی ِ بیشتری به دست آورد.
انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود می یابد، تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفته ایم.

 

عوارض خواب بین الطلوعین


سؤالاتی از این قبیل:

- عوامل مؤثر در افزایش روزی چیست؟ اسباب و علل کاهش روزی کدام است؟

- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟

- نقش تلاش و سعی انسان برای به دست آوردن روزی و ارتباط آن با تقدیر روزی چگونه است؟

- آیا دعا در افزایش روزی مؤثر است؟

- تا چه اندازه رزق حلال و حرام در سرنوشت انسان مؤثر است؟

کتاب �رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث� اثر علی متین، به سؤالات و دغدغه های افراد در خصوص کسب رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث پاسخ گفته است که در ادامه می خوانید:
تأثیر دعا در فراخ دستی امر مسلمی است، اما دعا در بعضی از اوقات تأثیرش افزون شده و در وسعت رزق و روزی مؤثرتر می نماید؛ از جمله آن اوقات، بین طلوعین است که در روایات معصومین (ع) به آن توجه شده است:
حسین بن مسلم می گوید:به امام باقر(ع) گفتم جانم فدایت آنها [اهل سنت] می گویند:خواب بعد از فجر مکروه است، چرا که روزی ها در این وقت تقسیم می شود. فقال:الارزاق موظوفة مقسومة، والله فصل یقسمه من طلوع الفجر الی طلوع الشمس، وذلک قوله:�وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِن فَضْلِهِ� ثم قال:وذکرالله بعد طلوع الفجر ابلغ فی طلب الرزق من الضرب فی الارض؛ روزی ها معین و تقسیم شده است، و خدای را فضل و زیادتی است که آن را از طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم می کند و این فرموده اوست که:�از خدا فضل او را بخواهید� امام سپس فرمود:ذکر خدا بعد از طلوع فجر در تحصیل روزی مؤثرتر است از سفر کردن و کوشیدن.


  

مضرات خواب بین الطلوعین بر رزق و روزی

 

در غررالحکم نیز آمده است:


قال علی (ع):الجلوس فی المسجد من بعد طلوع افجر الی حین طلوع الشمس للاشتغال بذکرالله سبحانه، اسرع فی تیسر الرزق من الضرب فی اقطار الارض؛ نشستن در مسجد بعد از طلوع صبح تا وقت طلوع آفتاب از برای مشغول بودن به ذکر خدا - که پاک است - شتابان تر است در آسان کردن روزی از حرکت در اطراف زمین؛ یعنی از رفتن به اطراف زمین از برای تجارت.

خواب بین الطلوعین و کاهش رزق و روزی

در روایات و سخنان معصومین (ع) از یک طرف به دعای بین الطلوعین برای جذب روزی، امر شده و آن را مؤثرتر از تلاش دانسته اند و از طرف دیگر، انسان ها را از خواب بین الطلوعین برحذر داشته اند، چرا که موجب فقر و نقصان و کاهش رزق و روزی می شود:

امام صادق (ع) می فرماید:


خواب بامداد نامبارک است، روزی را پس می زند، رنگ انسان را زرد می کند، رنگ صورت را تغییر داده و زشت می کند؛ این، خواب هر فرد بدبخت است، زیرا خدا روزی انسان ها را در بین طلوعین (فجر و طلوع آفتاب) تقسیم می کند. مبادا، در آن وقت بخوابید.

امام رضا (ع) در ذیل آیه �فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْراً� فرمود:فرشتگان روزی آدمیان را بین طلوع فجر و طلوع آفتاب تقسیم می کنند، هر کس در این وقت بخوابد از روزی خود غفلت کرده است.

علامه حسن زاده آملی در ذیل این سخن رسول اکرم (ص) که می فرماید:�الصبحة تمنع الرزق� می گوید:معنی ظاهر آن ظاهر است و باطن آن، این که بامداد هنگام شکار مردم کار است.

از آن جا که دعای بین طلوعین موجب جذب روزی می شود - که در این زمینه مؤثرتر از تلاش قلمداد شده - طبیعی است که خواب بامداد، انسان را از آن رزقی (فضل الهی) که می توانست به واسطه اشتغال به دعا و ذکر بدان دست یابد، محروم می کند، پس شاید بتوان گفت از آن جا که خواب بامداد با اشتغال به دعا و ذکر منافات دارد و موجب محرومیت انسان از فضل الهی می شود، به عنوان یکی از عوامل کاهش رزق به حساب می آید.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امام صادق، علیه السّلام، فرمود: - درهای معصیت را با استعاذه - گفتن اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم - ببندید و درهای طاعت را با تسمیه - گفتن بسم اللَّه الرحمن الرحیم - باز كنید. سفینة البحار، ج 2، ص 417

 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

پیامبر اكرم، صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، فرمود: - هر كار با اهمیّتی كه نام خدا - بسم اللَّه الرحمن الرحیم - بر آن برده نشود، بی عاقبت و نافرجام خواهد بود.- سفینة البحار، ج 1، مادّه ی سما.

پیامبر اكرم، صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، فرمود: - هنگامی كه معلّم به كودك بگوید: بسم اللَّه الرحمن الرحیم - و او تكرار كند - ، خداوند فرمان آزادی از دوزخ برای كودك، پدر، مادر و معلّمش می‏نویسد.- تفسیر برهان، ج 1، ص 43

نقل شده است كه رسول خدا، صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، همیشه نام خدا را آشكارا می‏گفتند و آن را با صدای بلند بر زبان جاری می‏نمودند.- بحار الانوار، ج 85، ص 82

اگر بنده ی خدا هنگام رفتن به خواب بگوید: بسم اللَّه الرحمن الرحیم، خداوند می‏گوید: ای ملائكه و فرشتگان من! نفسهای این بنده را تا به هنگام صبح بنویسید.

امام صادق، علیه السلام، فرمود: - هیچ كتابی از آسمان نازل نشده، مگر اینكه در آغاز آن بسم اللَّه الرحمن الرحیم بوده است.-محاسن برقی، ص 4

پیامبر اكرم، صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، فرمود: - اگر بنده ی خدا هنگام رفتن به خواب بگوید: بسم اللَّه الرحمن الرحیم، خداوند می‏گوید: ای ملائكه و فرشتگان من! نفسهای این بنده را تا به هنگام صبح بنویسید.- بحار الانوار، ج 92، ص 251.-

امام علی، علیه السّلام، از سر شب تا صبح برای ابن عباس از تفسیر بسم اللَّه الرحمن الرحیم سخن می‏گفت، صبح شد. در حالی كه از تفسیر -با- بسم اللَّه فراتر نرفته بود.- تفسیر نمونه، ج 1، ص 16

امام صادق، علیه السّلام، هنگام نقل این حدیث فرمود: بسیار می‏شود كه بعضی از شیعیان ما، بسم اللَّه را در آغاز كارشان ترك می‏گویند و خداوند آن‏ها را با ناراحتی مواجه می‏سازد تا بیدار شوند و ضمناً این خطا از نامه ی اعمالشان شسته شود.- سفینة البحار، ج 1، ص 633.

 

ذکر یونسیه

ذکر یونسیه

ذکر یونسیه چیست؟

حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد  یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند  از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول  عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .

 قرآن میفرماید : «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»1 ؛ ذوالنون 2 را ، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد : هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم.

ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»

 

آثار و برکات ذکر یونسیه

1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .

2-. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»

3- امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .

4- مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت : فدایت شوم من تا کنون فرزند دار، نشده ام ، چه کنم ؟حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ( 78 سوره انبیا) را بخوان انشاء الله فرزند دار خواهی شد .

برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.

 

ختم های ذکر یونسیه

ختم های این ذکر شریف 400 /700/7000/4000/3000/1001/  بار گفته اند که بستگی به دستور استاد و قابلیت طالب دارد . اما عدد 400 برای همه  آن هم شب ها بعد از نماز عشاء تا هر وقت شب در سجده نافع است .

چون این ذکر به معنی استغفار است در آن هیچ عوارضی نیست . برای دیدن حالات برزخی مؤثر است،

برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.

ذكر یونسیه

تجرد، با مداومت این ذکر حاصل میشود ، چنانکه برای مرحوم سید هاشم حداد سه روز حالت تجرد برزخی اتفاق افتاد که البته مکاشفه  این طول زمانی را ندارد.

مرحوم آخوند ملا حسنقلی همدانی: هر قدر  در هر وقت بتوانید  این ذکر را بگوئید.

مرحوم سید هاشم حداد نقل کردند که ذکر یونسیه برای معرفت نفس و معرفت رب مؤثر است  و خودش به ذکر یونسیه مشغول بود .

از وی سئوال شد در ایام فراغت همانند راه رفتن و نشستن چه ذکری برای نورانیت قلب و رفع حجب خوب است ؟ فرمود : ذکر یونسیه

می فرمود : عدد 3000 به بعد برای کاملین " سالکینی که از مراحلی و منازلی عبور کرده اند " می باشد .جناب استاد مدت زیادی در نجف 3000 مرتبه این ذکر را در سجده می گفتند.

از بسیاری از بزرگان این ختم با عدد 400 مرتبه در سجده خصوصا" در میان نماز مغرب و عشاء و یا قبل از اذان صبح و یا بین الطلوعین جهت افاضات روحانی نقل شده است و این یکی از ختوماتی است که معمولا" اساتید در ابتدای سلوک به شاگردانشان توصیه می کنند . ناگفته نماند که این ختم به منزله توبه ای حقیقی است اگر خالصانه برای خدا بجای آورده شود اثر شگرفی در پیشبرد انسان دارد .

وقتی از مرحوم آیت الله کشمیری پرسیدند بهترین کار برای سالک در کدام یک از اعمال عبادی است؟ فرمودند : بهترین آن سجده است که ذکر یونسیه در آن گفته شود . و فرمودند : امان ذکر یونسیه موجب اتصال به ارواح و باز شدن چشم برزخی می گردد. 3

این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد

امام صادق علیه السلام فرمودند : تعجب می کنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمی برند.

از جمله اینها فرمودند : تعجب می کنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است اما به این سخن پناه نمی برد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده: " و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین " یعنی ما او را " حضرت یونس را به سبب این سخن " از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجات می بخشیم.

 

منبع: اقتباس از کتاب راهنمای گرفتاران 

فرآوری: محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان

چند توصیه از آیت الله بهجت(ره)

چهل حديث اخلاقي از حضرت علي عليه السلام :

1- خير پنهانى و كتمان گرفتارى
مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزايا وَ كِتْمانُ الْمَصائِبِ.
از گنجهاى بهشت; نيكى كردن و پنهان نمودن كار[نيك] و صبر بر مصيبتها و نهان كردن گرفتاريها (يعنى عدم شكايت از آنها) است.


2- ويژگى هاى زاهد
أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْيا مَنْ لَمْ يَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ يَشْغَلِ الْحَلالُ شُكْرَهُ.
زاهد در دنيا كسى است كه حرام بر صبرش غلبه نكند، و حلال از شكرش باز ندارد.


3- تعادل در جذب و طرد افراد
« أَحْبِبْ حَبيبَكَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ يَعْصِيَكَ يَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغيضَكَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ يَكُونَ حَبيبَكَ يَوْمًا ما.»
با دوستت آرام بيا، بسا كه روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بيا، بسا كه روزى دوستت شود.


4- بهاى هر كس
قيمَةُ كُلِّ امْرِء ما يُحْسِنُ.
ارزش هر كسى آن چيزى است كه نيكو انجام دهد.


5 - فقيه كامل
« اَلا أُخْبِرُكُمْ بِالْفَقيهِ حَقَّ الْفَقيهِ؟ مَنْ لَمْ يُرَخِّصِ النّاسَ فى مَعاصِى اللّهِ وَ لَمْ يُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللّهِ وَ لَمْ يَدَعِ القُرآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلى ما سِواهُ، وَ لا خَيْرَ فى عِبادَة لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَيْرَ فى عِلْم لَيْسَ فيهِ تَفَكُّرٌ. وَ لا خَيْرَ فى قِراءَة لَيْسَ فيها تَدَبُّرٌ.»
آيا شما را از فقيه كامل، خبر ندهم؟ آن كه به مردم اجازه نـافرمانى خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نوميد نسازد، و از مكر خدايشان آسوده نكند، و از قرآن رو به چيز ديگر نكنـد، و خيـرى در عبـادت بدون تفقّه نيست، و خيـرى در علم بدون تفكّر نيست، و خيرى در قرآن خواندن بدون تدبّر نيست.


6 - خطرات آرزوى طولانى و هواى نفس
« إِنَّما أَخْشى عَلَيْكُمْ إِثْنَيْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوى، أَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَيُنْسِى الاْخِرَةَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الْهَوى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.»
همانا بر شما از دو چيز مىترسم: درازى آرزو و پيروى هواى نفس. امّا درازى آرزو سبب فراموشى آخرت شود، و امّا پيروى از هواى نفس، آدمى را از حقّ باز دارد.


7 - مرز دوستى
« لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَديقِكَ صَديقًا فَتَعْدى صَديقَكَ.»
با دشمنِ دوستت دوست مشو كه [با اين كار] با دوستت دشمنى مىكنى.


8 - اقسام صبر
« أَلصَّبْرُ ثَلاثَةٌ: أَلصَّبْرُ عَلَى الْمُصيبَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَىالطّاعَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَعْصِيَةِ.»
صبر بر سه گونه است: صبر بر مصيبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترك] معصيت.


9- تنگدستى مقدَّر
مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فى ذاتِ يَدِهِ، فَلَمْ يَظُنَّ أَنَّ ذلِكَ حُسْنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولاً.
وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فى ذاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَظُنَّ أَنَّ ذلِكَ اسْتِدْراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفًا.
هر كه تنگدست شد و نپنداشت كه اين از لطف خدا به اوست، يك آرزو را ضايع كرده و هر كه وسعت در مال يافت و نپنداشت كه اين يك غافلگيرى از سوى خداست، در جاى ترسناكى آسوده مانده است.


10- عزّت، نه ذلّت
اَلْمَنِيَّةُ وَ لاَ الدَّنِيَّةُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ يَوْمانِ: فَيَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ فَإِذا كانَ لَكَ فَلا تَبْطَرْ،وَ إِذا كانَ عَلَيْكَ فَلا تَحْزَنْ فَبِكِلَيْهِما سَتُخْتَبَرُ.
مردن نه خوار شدن! و بى باكى نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزى به نفع تو، و روزى به ضرر تو! چون به سودت شد شادى مكن، و چون به زيانت گرديد غم مخور، كه به هر دوى آن آزمايش شوى.


11- طلب خير
ما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.
هر كه خير جويد سرگردان نشود، و كسى كه مشورت نمايد پشيمان نگردد.


12- وطن دوستى
عُمِّرَتِ الْبِلادُ بِحُبِّ الأَوْطانِ.
شهرها به حبّ و دوستى وطن آباداند.


13- سه شعبه علوم لازم
أَلْعِلْمُ ثَلاثَةٌ: أَلْفِقْهُ لِلاَْدْيانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ.
دانش سه قسم است: فقه براى دين، و پزشكى براى تن، و نحو براى زبان.


14- سخن عالمانه
تَكَلَّمُوا فِى الْعِلْمِ تَبَيَّنَ أَقْدارُكُمْ.
عالمانه سخن گوييد تا قدر شما روشن گردد.


15- منع تلقين منفى
لا تُحَدِّثْ نَفْسَكَ بِفَقْر وَ لا طُولِ عُمْر.
فقر و تنگدستى و طول عمر را به خود تلقين نكن.


16- حرمت مؤمن
سِبابُ الْمُؤْمِنِ فِسْقٌ وَ قِتالُهُ كُفْرٌ وَ حُرْمَةُ مالِهِ كَحُرْمَةِ دَمِهِ.
دشنام دادن به مؤمن فسق است، و جنگيدن با او كفر، و احترام مالش چون احترام خونش است.


17- فقر جانكاه
أَلْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْكْبَرُ، وَ قِلَّةُ الْعِيالِ أَحَدُ الْيَسارَيْنِ وَ هُوَ نِصْفُ الْعَيْشِ.
فقر و ندارى بزرگترين مرگ است! و عائله كم يكى از دو توانگرى است، كه آن نيمى از خوشى است.


18- دو پديده خطرناك
أَهْلَكَ النّاسَ إِثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.
دو چيز مردم را هلاك كرده: ترس از ندارى و فخرطلبى.


19- سه ظالم
أَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَ المُعينُ عَلَيْهِ وَ الرّاضِىُ بِهِ شُرَكاءُ ثَلاثَةٌ.
شخص ستمكار و كمك كننده بر ظلم و آن كه راضى به ظلم است، هر سه با هم شريكاند.


20- صبر جميل
أَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصيبَةِ حَسَنٌ جَميلٌ، وَ أَحْسَنُ مِنْ ذلِكَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَيْكَ.

صبر بر دو قسم است: صبر بر مصيبت كه نيكو و زيباست، و بهتر از آن صبر بر چيزى است كه خداوند آن را حرام گردانيده است.


21- اداى امانت
أَدُّوا الاَْمانَةَ وَ لَوْ إِلى قاتِلِ وُلْدِ الاَْنْبياءِ.

امانت را بپردازيد گرچه به كشنده فرزندان پيغمبران باشد.


22- پرهيز از شهرت طلبى
قالَ(عليه السلام) لِكُمَيْلِ بْنِ زِياد:رُوَيْدَكَ لاتَشْهَرْ، وَ أَخْفِ شَخْصَكَ لا تُذْكَرْ، تَعَلَّمْ تَعْلَمْ وَ اصْمُتْ تَسْلَمْ، لا عَلَيْكَ إِذا عَرَّفَكَ دينَهُ، لا تَعْرِفُ النّاسَ وَ لا يَعْرِفُونَكَ.

آرام باش، خود را شهره مساز، خود را نهان دار كه شناخته نشوى، ياد گير تا بدانى، خموش باش تا سالم بمانى.

بر تو هيچ باكى نيست، آن گاه كه خدا دينش را به تو فهمانيد، كه نه تو مردم را بشناسى و نه مردم تو را بشناسند (يعنى، گمنام زندگى كنى).


23- عذاب شش گروه
إِنَّ اللّهَ يُعَذِّبُ سِتَّةً بِسِتَّة : أَلْعَرَبَ بِالْعَصَبيَّةِ وَ الدَّهاقينَ بِالْكِبْرِ وَ الاُْمَراءَ بِالْجَوْرِ وَ الْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ وَ التُّجّارَ بِالْخِيانَةِ وَ أَهْلَ الرُّسْتاقِ بِالْجَهْلِ.

خداوند شش كس را به شش خصلت عذاب كند:عرب را به تعصّب، و خان هاى ده را به تكبّر، و فرمانروايان را به جور، و فقيهان را به حسد، و تجّار را به خيانت، و روستايى را به جهالت.


24- اركان ايمان
أَلاِْيمانُ عَلى أَرْبَعَةِ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلِ عَلَى اللّهِ، وَ التَّفْويضِ إِلَى اللّهِ وَ التَّسْليمِ لاَِمْرِللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ.

ايمان چهارپايه دارد: توكّل بر خدا، واگذاردن كار به خدا، تسليم به امر خدا و رضا به قضاى الهى.


25- تربيت اخلاقى
« ذَلِّلُوا أَخْلاقَكُمْ بِالَْمحاسِنِ، وَ قَوِّدُوها إِلَى الْمَكارِمِ. وَ عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمُ الْحِلْمَ.»

اخلاق خود را رامِ خوبى ها كنيد و به بزرگوارى هايشان بكشانيد و خود را به بردبارى عادت دهيد.


26- آسانگيرى بر مردم و دورى از كارهاى پست
« لاتُداقُّوا النّاسَ وَزْنًا بِوَزْن، وَ عَظِّمُوا أَقْدارَكُمْ بِالتَّغافُلِ عَنِ الدَّنِىِّ مِنَ الاُْمُورِ.»

نسبت به مردم، زياد خرده گيرى نكنيد، و قدر خود را با كناره گيرى از كارهاى پست بالا بريد.


27- نگهبانان انسان
« كَفى بِالْمَرْءِ حِرْزًا، إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ النّاسِ إِلاّ وَ مَعَهُ حَفَظَةٌ مِنَ اللّهِ يَحْفَظُونَهُ أَنْ لا يَتَرَدّى فى بِئْر وَ لا يَقَعَ عَلَيْهِ حائِطٌ وَ لا يُصيبَهُ سَبُعٌ، فَإِذا جاءَ أَجَلُهُ خَلُّوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَجَلِهِ.»

آدمى را همين دژ بس كه كسى از مردم نيست، مگر آن كه با او از طرف خدا نگهبان هاست كه او را نگه مىدارند كه به چاه نيفتد، و ديوار بر سرش نريزد، و درنده اى آسيبش نرساند، و چون مرگ او رسد او را در برابر اجلش رها سازند.


28- روزگار تباهىها
« يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا يُعْرَفُ فيهِ إلاَّ الْماحِلُ وَ لا يُظَرَّفُ فيهِ إِلاَّ الْفاجِرُ وَ لا يُؤْتَمَنُ فيهِ إِلاَّ الْخائِنُ وَ لا يُخَوَّنُ إِلاَّ المُؤتَمَنُ، يَتَّخِذُونَ اْلَفْئَ مَغْنًَما وَ الصَّدَقَةَ مَغْرَمًا وَصِلَةَ الرَّحِمِ مَنًّا، وَ الْعِبادَةَ استِطالَةً عَلَى النّاسِ وَ تَعَدِّيًا و ذلِكَ يَكُونُ عِنْدَ سُلطانِ النِّساءِ، وَ مُشاوَرَةِ الاِْماءِ، وَ إِمارَةِ الصِّبيانِ.»

زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن ارج نيابد، مگر فرد بىعرضه و بىحاصل، و خوش طبع و زيرك دانسته نشود، مگر فاجر، و امين و مورد اعتماد قرار نگيرد، مگر خائن و به خيانت نسبت داده نشود، مگر فرد درستكار و امين! در چنين روزگارى، بيتالمال را بهره شخصى خود گيرند، و صدقه را زيان به حساب آورند، وصله رحم را با منّت به جاى آرند، و عبادت را وسيله بزرگى فروختن و تجاوز نمودن بر مردم قرار دهند و اين وقتى است كه زنان، حاكم و كنيزان، مشاور و كودكان، فرمانروا باشند!


29- زيركى به هنگام فتنه
« كُنْ فِى الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ; لا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، وَ لا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.»

هنگام فتنه چون شتر دو ساله باش كه نه پشتى دارد تا سوارش شوند و نه پستانى تا شيرش دوشند.


30- اقبال و ادبار دنيا
« إذا أَقْبَلَتِ الدُّنيا عَلى أَحَد أَعارَتْهُ مَحاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحاسِنَ نَفْسِهِ.»

چون دنيا به كسى روى آرد، نيكويى هاى ديگران را بدو به عاريت سپارد، و چون بدو پشت نمايد، خوبى هايش را بربايد.


31- ناتوان ترين مردم
« أَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.»

ناتوانترين مردم كسى است كه توانِ به دست آوردن دوستان را ندارد، و ناتوانتر از او كسى است كه دوستى به دست آرد و او را از دست بدهد.


32- فرياد رسى و فرح بخشىِ گرفتار
« مِنْ كَفّاراتِ الذُّنُوبِ الْعِظامِ إِغاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ.»

از كفّاره گناهان بزرگ، فرياد خواه را به فرياد رسيدن، و غمگين را آسايش بخشيدن است.


33- نشانه كمال عقل
« إِذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْكَلامُ.»

چون خرد كمال گيرد، گفتار نقصان پذيرد.


34- رابطه با خدا
« مَنْ أَصْلَحَ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللّهِ أَصْلَحَ اللّهُ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْياهُ. وَ مَنْ كانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ كانَ عَلَيْهِ مِنَ اللّهِ حافِظٌ.»

آن كه ميان خود و خدا را اصلاح كند، خدا ميان او و مردم را اصلاح مىكند و آن كه كار آخرتِ خود را درست كند، خدا كار دنياى او را سامان دهد. و آن كه او را از خود بر خويشتن واعظى است، خدا را بر او حافظى است.


35- افراط و تفريط
« هَلَكَ فِىَّ رَجُلانِ مُحِبٌّ غال وَ مُبْغِضٌ قال.»

دو تن به خاطر من هلاك شدند: دوستى كه اندازه نگاه نداشت و دشمنى كه بغض ـ مرا ـ در دل كاشت.


36- روايت و درايت
« إِعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعايَة لاعَقْلَ رِوايَة، فَإِنَّ رُواةَ الْعِلْمِ كَثيرٌ، وَ رُعاتُهُ قَليلٌ.»

هر گاه حديثى را شنيديد آن را با دقّت عقلى فهم و رعايت كنيد، نه بشنويد و روايت كنيد! كه راويان علم بسيارند و رعايت كنندگانِ آن اندك در شمار.


37- پاداش تارك گناه
« مَا الُْمجاهِدُ الشَّهيدُ فى سَبيلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْرًا مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَكادَ الْعَفيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكًا مِنَ الْمَلائِكَةِ.»

مُزد جهادگرِ كشته در راه خدا بيشتر نيست از مرد پارسا كه ـ معصيت كردن ـ تواند ـ ليكن ـ پارسا ماند و چنان است كه گويى پارسا فرشته اى است از فرشته ها.


38- پايان ناگوار گناه
« أُذْكُرُوا انقِطاعَ اللَّذّاتِ وَ بَقاءَ التَّبِعاتِ.»

به ياد آريد كه لذّتها تمام شدنى است و پايان ناگوار آن بر جاى ماندنى.


39- صفت دنيا
« فى صِفَةِ الدُّنْيا: تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ.»

در صفت دنيا فرموده است:مىفريبد و زيان مىرساند و مىگذرد.


40- دينداران آخر الزّمان
« يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا يَبْقى فيهِ مِنَ الْقُرْآنِ إِلاّ رَسْمُهُ وَ مِنَ الاِْسْلامِ إِلاَّ اسْمُهُ. مَساجِدُهُمْ يَوْمَئِذ عامِرَةٌ مِنَ الْبِناءِ خَرابٌ مِنَ الْهُدى. سُكّانُها وَ عُمّارُها شَرُّ أَهْلِ الاَْرْضِ، مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَأْوِى الْخَطيئَةُ يَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْها فيها.

وَ يَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ إِلَيْها.
يَقُولُ اللّهُ تَعالى « فَبى حَلَفْتُ لاََبْعَثَنَّ عَلى أُولئِكَ فِتْنَةً أَتْرُكَ الْحَليمَ فيها حَيْرانَ» وَ قَدْ فَعَلَ. وَ نَحْنُ نَسْتَقيلُ اللّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ.»
مردم را روزگارى رسد كه در آن از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام آن، در آن روزگار ساختمان مسجدهاى آنان نو و تازه ساز است و از رستگارى ويران. ساكنان و سازندگان آن مسجدها بدترين مردم زمين اند، فتنه از آنان خيزد و خطا به آنان درآويزد.
آن كه از فتنه به كنار ماند بدان بازش گردانند، و آن كه از آن پس افتد به سويش برانند.

خداى تعالى فرمايد: « به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم كه بردبار در آن سرگردان مانَد» و چنين كرده است، و ما از خدا مىخواهيم از لغزش غفلت درگذرد.

وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

پدرم، ای بزرگ بی نهایت روزت مبارک، درآغوش خدا آرام باشی

نامه سه: امام علی (ع) در نهج البلاغه

گويند كه شريح بن الحارث قاضى امير المؤمنين ( ع ) در زمان او خانه ‏اى خريد به هشتاد دينار .

اين خبر به على ( ع ) رسيد . او را فرا خواند . و گفت : شنيده ‏ام خانه‏ اى خريده ‏اى به هشتاد دينار و براى آن قباله نوشته‏ اى و چند تن را هم به شهادت گرفته‏ اى . شريح گفت : چنين است يا امير المؤمنين . على ( ع ) به خشم در او نظر كرد ، سپس فرمود :

اى شريح ، زودا كه كسى بر سر تو آيد كه در قباله ‏ات ننگرد و از شاهدانت نپرسد ، تا از آنجا براندت و بى ‏هيچ مال و خواسته ‏اى به گورت سپارد . پس ، اى شريح ، بنگر ، نكند كه اين خانه را از دارايى خود نخريده باشى ، يا نقدى كه بر شمرده ‏اى از حلال به دست نيامده باشد . كه اگر چنين باشد هم در دنيا زيان كرده ‏اى و هم در آخرت ...

حكمت 23ضرورت عمل گرايى (اخلاقى ، اجتماعى)

وَ قَالَ [علی عليه السلام]: مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ .

 كسى كه كردارش او را به جايى نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد.

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

حكمت 22روش گرفتن حق (اخلاقى ، سياسى)

 

وَ قَالَ [علی عليه السلام]: لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى .


  ما را حقّى است اگر به ما داده شود ، و گرنه بر پشت شتران سوار شويم و براى گرفتن آن برانيم هر چند شب رُوى به طول انجامد.

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

خطبه 53 امام علی (ع) در نهج البلاغه

سخنى از  امام علی (ع) در نهج البلاغه

در ذكر بيعت

حدیث : پيامبر صلى الله عليه و ‏‏آله فرمودند:

حقُّ عليٍّ على هذهِ الاُمّةِ كحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ.

حقّ على بر اين امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش.

امالی(طوسی)ص54

حدیث: پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

عَليٌّ يَعْسوبُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمالُ يَعْسوبُ الْمُنافِقينَ؛

 

على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.

 

امالى(طوسى) ص 355